به اجاقت قسم: خاطرات آموزشی
نویسنده:
محمد بهمن بیگی
امتیاز دهید
نگارنده در این کتاب معلمی است که خاطرات خود را در میان عشایر و باسواد کردن فرزندان آنان باز میگوید و طی آن تصویری از رنج و محرومیت عشایر، و سختکوشیهای خود به هنگام خدمت به دست میدهد.
از مقدمه کتاب:
از یک شاعر آلمانی این عبارات در خاطرم مانده است: «تو با این پای مسکین و بدن ناتوان نمی توانی چنین سربالائی درشت و ناهموار را بپیمایی و به آن سر منزل دور برسی.
من با این پای مسکین و بدن ناتوان چنان سربالایی درشت و ناهموار را پیمودم و به آن سرمنزل دور رسیدم ولی از همه میخواهم که از من نپرسند چگونه».
مفهوم این شعر آلمانی وصف حال من بود و وصف حال من است. من نیز با پائی مسکین و بدنی ناتوان از راهی دراز و پر سنگلاخ عبور کردم و به سرمنزلی دور رسیدم. من هم از همه می خواهم که از من نپرسند چگونه. شاید یاران و دوستان آن شاعر آلمانی، دست از پرسش و کنجکاوی برداشته باشند ولی یاران و دوستان من دست بردار نیستند و پیوسته می پرسند چگونه؟!
من در این کتاب سعی کرده ام که با گزارش پراکنده قسمتی از خاطرات آموزشی خودم فراز و نشیبهای راه رفته ام را به پرسندگان و دوستداران تعلیم و تربیت نشان دهم و به آنان بگویم چگونه!
بیشتر
از مقدمه کتاب:
از یک شاعر آلمانی این عبارات در خاطرم مانده است: «تو با این پای مسکین و بدن ناتوان نمی توانی چنین سربالائی درشت و ناهموار را بپیمایی و به آن سر منزل دور برسی.
من با این پای مسکین و بدن ناتوان چنان سربالایی درشت و ناهموار را پیمودم و به آن سرمنزل دور رسیدم ولی از همه میخواهم که از من نپرسند چگونه».
مفهوم این شعر آلمانی وصف حال من بود و وصف حال من است. من نیز با پائی مسکین و بدنی ناتوان از راهی دراز و پر سنگلاخ عبور کردم و به سرمنزلی دور رسیدم. من هم از همه می خواهم که از من نپرسند چگونه. شاید یاران و دوستان آن شاعر آلمانی، دست از پرسش و کنجکاوی برداشته باشند ولی یاران و دوستان من دست بردار نیستند و پیوسته می پرسند چگونه؟!
من در این کتاب سعی کرده ام که با گزارش پراکنده قسمتی از خاطرات آموزشی خودم فراز و نشیبهای راه رفته ام را به پرسندگان و دوستداران تعلیم و تربیت نشان دهم و به آنان بگویم چگونه!
آپلود شده توسط:
sowlat
1392/07/13
دیدگاههای کتاب الکترونیکی به اجاقت قسم: خاطرات آموزشی